- هم قبیله
- همدوده همتیره دو یا چند کس که از یک قبیله هستند
معنی هم قبیله - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
پر کس و کار که خویش و قوم بسیار دارد
چارپایانی که با هم در یک اسطبل باشند
هم قبیله بودن
هماخور، دمخور یار دمخور دو یا چند ستور که دارای یک اسطبل و یک آخور باشند، یار رفیق
همروستا دو یا چند تن که دریک قریه سکونت دارند